جشن خزان روز چیست؟

جشن خزانروز، یکی از آیینهای کهن ایرانی است که با آغاز پاییز و دگرگونی طبیعت برگزار میشود و فرصتی برای سپاسگزاری، دروننگری و نزدیکی به طبیعت فراهم میآورد. این جشن، با نمادهایی چون برگهای رنگارنگ، میوههای پاییزی، آتش و آب، نشانگر پایان یک چرخه و آغاز آرامش فصلی است. آیینهایی مانند روشن کردن آتش، گردهمایی خانوادگی، شعرخوانی، موسیقی و خوردن خوراکیهای فصلی، بخشهای اصلی این مراسم را تشکیل میدهند. گرچه امروزه کمتر شناخته شده، اما احیای آن میتواند موجب تقویت هویت فرهنگی و آرامش روانی در جامعهی مدرن شود.
| عنوان | شرح |
|---|---|
| نام جشن | جشن خزانروز |
| زمان برگزاری | اوایل مهر یا اعتدال پاییزی (۲۳–۲۴ سپتامبر) |
| ریشه تاریخی | ایران باستان، همزمان با پایان تابستان و آغاز پاییز |
| فلسفه جشن | تأمل، رهایی از گذشته، پذیرش تغییر و تجدید روحی |
| نمادها | برگهای رنگارنگ، آتش، آب، میوههای پاییزی (انار، خرمالو) |
| آیینها | روشن کردن آتش، گردهمایی خانوادگی، شعرخوانی، موسیقی، غذاهای فصلی |
| نقش زنان | تهیه خوراکیها، روایت داستانها، انتقال سنتها |
| شباهت با دیگر فرهنگها | جشن شکرگزاری (آمریکا)، جشن برداشت (اروپا)، جشن نیمه پاییز (چین) |
| بازتاب در هنر و ادبیات | اشعار پاییزی از حافظ، نیما، فروغ؛ موسیقی سنتی و نقاشیهای الهامگرفته از پاییز |
| کاربرد امروزی | احیای فرهنگی، تقویت روابط خانوادگی، کاهش افسردگی فصلی |
آشنایی با خزان روز
جشن خزانروز، یکی از جشن های باستانی ایران است که همزمان با فرارسیدن فصل پاییز و دگرگونی طبیعت برگزار میشود. واژهی «خزان» در فارسی به معنای پاییز است، فصلی که با ریزش برگها، سرد شدن هوا و تغییر رنگ درختان همراه است. این جشن، نهفقط بهعنوان یک مناسبت فصلی، بلکه بهعنوان فرصتی برای تأمل در باب چرخهی طبیعت و نوسازی روحی و معنوی انسان، شناخته میشود.
تاریخچه و ریشه های جشن خزان روز
خاستگاه دقیق جشن خزانروز بهدرستی مشخص نیست، اما شواهد موجود نشان میدهد که این آیین ریشه در سنتهای کهن ایران باستان دارد. در زمانهای گذشته، ایرانیان سال را بر اساس تقویم خورشیدی و دوازده ماه تقسیم میکردند و در هر ماه، جشنهایی به مناسبت تقارن نام روز و ماه برگزار میکردند. جشنهایی چون «مهرگان»، «سده»، «نوروز»، «تیرگان» و «خردادگان» از جمله این آیینها هستند.
برخی پژوهشگران معتقدند خزانروز نیز در پیوند با این تقویم و بهعنوان نمادی از پایان تابستان و آغاز فصل برداشت محصول شکل گرفته است. این جشن ممکن است در پیوند با آخرین روز ماه شهریور یا اوایل مهرماه، یعنی نقطهی آغاز پاییز در تقویم ایرانی، برگزار میشده باشد.
فلسفه و نمادهای جشن خزان
در فرهنگ ایرانی، طبیعت جایگاه والایی دارد. چهار فصل سال هر یک دارای ویژگیها و نمادهای خاصی هستند که در آیینها بازتاب یافتهاند. خزان، فصلی است که گرچه با ریزش برگها و کاهش دما همراه است، اما با خود آرامش، زیبایی رنگها و فرصت تأمل میآورد.
جشن خزانروز، بزرگداشت این دگرگونی و پذیرش پایان یک چرخه است. همانگونه که برگها فرو میریزند تا درختان سبک شوند و برای تولدی دوباره آماده گردند، انسان نیز در این فصل به دروننگری و رها کردن افکار کهنه تشویق میشود.
برخی از نمادهای برجستهی این جشن عبارتاند از:
برگ های زرد و نارنجی
برگهای زرد و نارنجی، بارزترین جلوهی فصل پاییز هستند. این برگها با رنگهای گرم و درخشان خود نهتنها طبیعت را به تابلویی خیالانگیز تبدیل میکنند، بلکه پیامآور گذر زمان و تحولاند. در جشن خزانروز، حضور این برگها یادآور پذیرش تغییر، رها کردن وابستگیها و حرکت بهسوی مرحلهای نو در زندگی است. درست همانگونه که درختان با رها کردن برگهایشان سبک میشوند، انسان نیز میتواند با رهایی از بارهای ذهنی، آرامش بیشتری تجربه کند.
از نگاه نمادین، برگهای پاییزی میتوانند استعارهای از زیبایی زودگذر زندگی باشند. این برگها پیش از افتادن، در اوج شکوه خود ظاهر میشوند، گویی زندگی را با زیبایی تمام بدرود میگویند. در مراسم خزان، جمعآوری این برگها، ساختن تاج یا قابهایی از آنها و تزیین خانهها با برگهای خشک، نشانی از قدردانی از این زیبایی و پذیرش چرخه طبیعی مرگ و تولد دوباره است.
جشن شهریورگان، چهارم شهریورماه، یکی از آیینهای کهن زرتشتی است که به بزرگداشت شهریور ایزد، نماد عدالت، فرمانروایی نیک، و نگهبان فلزات اختصاص دارد. این جشن با نیایش، روشن کردن آتش، پاکسازی، تقدیر از صنعتگران، دید و بازدید، و کمک به نیازمندان همراه است و مفاهیمی چون عدالتمحوری، کار مفید، مهرورزی، و رهبری اخلاقمدار را ترویج میکند. شهریورگان همچنین با زادروز کوروش بزرگ و مرگ مانی همزمان بوده و بهعنوان الگویی بومی برای روز پدر ایرانی پیشنهاد شده است. احیای این جشن، تقویت هویت فرهنگی و پیوند نسلها با ارزشهای ایرانی را دنبال میکند.
میوه های پاییزی
میوههایی مانند انار، خرمالو، سیب، به و انگور، جزو عناصر کلیدی جشن خزانروز بهشمار میروند. این میوهها نهتنها نماد برکت و فراوانیاند، بلکه نشاندهندهی نتیجهی تلاش و صبر در طول فصلهای پیشین هستند. در سنت ایرانی، انار با دانههای درخشان و رنگ خونمانندش، نمادی از زندگی، عشق، یگانگی و حتی جاودانگی به شمار میرود. این میوهها اغلب بهعنوان بخشی از سفرهی آیینی جشن خزان، در کنار غذاهای سنتی قرار میگیرند و فضای جشن را با عطر و طعم طبیعت تکمیل میکنند.
از سوی دیگر، هر میوه، بافت، مزه و داستان خاص خود را دارد. خرمالو با بافت نرم و شیرینی خاصش، یادآور آرامش پاییزی است. سیب نماد سلامتی، خرد و پاکی است و انگور نیز با تداعی شراب و جشن، فضایی شاعرانه به مراسم میدهد. حضور این میوهها در آیینهای خزان، ارتباطی مستقیم با زمین، برداشت محصول و سپاسگزاری از نعمتهای طبیعت دارد.
آتش
آتش در فرهنگ ایرانی جایگاهی مقدس دارد و در اکثر جشنهای باستانی، از نوروز گرفته تا سده و چهارشنبهسوری، نقش مرکزی ایفا میکند. در جشن خزانروز نیز آتش حضوری پررنگ دارد و معمولاً در پایان روز افروخته میشود. روشن کردن آتش در این شب نمادی از روشنایی در دل تاریکی، گرما در سرمای رو به افزایش و زندگی در دل فصل رو به مرگ است. دور آتش جمع شدن، خواندن شعر، گفتوگو با خانواده و پریدن از روی شعلهها، همگی بخشی از پیوند نمادین انسان با عنصر نور و انرژی است.
در نگاه عرفانی، آتش سمبلی از تطهیر نیز هست. افراد با پریدن از روی آتش یا نزدیکی به آن، گویی ناخالصیها، اندوهها و انرژیهای منفی را میسوزانند و برای شروعی تازه آماده میشوند. شعلههای رقصان آتش، ذهن را به اندیشههای عمیقتری در باب زندگی، فنا و امید سوق میدهد و به همین دلیل در خزانروز، آتش جایگاه ویژهای در مراسم دارد.
جشن دی گان یا خُرّمروز یکی از آیینهای کهن ایرانی است که در روز هشتم دیماه و به مناسبت همنامی روز و ماه (دیبهآذر) برگزار میشود؛ جشنی مذهبی با ریشه در آیین زرتشت که نماد آفرینش، روشنایی، مهرورزی و آشتی در دل زمستان است. در جشن دی گان با روشنکردن آتش، گردهمایی خانوادگی، هدیه دادنهای ساده، پوشیدن لباسهای روشن و صرف غذاهای گرم، روح همدلی و نیکی زنده میشود و همچنان در میان برخی خانوادههای زرتشتی رواج دارد. دیگان برخلاف یلدا که اسطورهای و ملی است، جنبهای آیینی و دینی دارد، اما پیامهایی چون مهر، امید و نور را برای تمام انسانها بازتاب میدهد.
آب
در کنار آتش، آب نیز بهعنوان نمادی از پاکی، حیات و آرامش در مراسم خزانروز دیده میشود. آب، که در بسیاری از آیینهای ایرانی نماد تداوم، روشنی و طراوت است، در جشن خزان ممکن است به شکل چشمهنوردی، ریختن آب روی برگها، یا نوشیدن آب از کوزهای سنتی تجلی یابد. حضور آب در کنار آتش، یادآور تعادل عناصر در جهان و درون انسان است؛ تعادلی که در هر دورهی گذر، مانند تغییر فصلها، باید دوباره برقرار شود.
آیینهایی همچون پاشیدن آب روی برگهای خشک یا استفاده از ظرفهای سفالی و نمادین برای نوشیدن آب، گاهی در مناطق مختلف ایران دیده شدهاند. این سنتها، حتی اگر بهصورت پراکنده برگزار شوند، بیانگر احترام به منابع طبیعی و اهمیت حفظ هماهنگی با عناصر حیاتبخشاند. در نگاه مردم کهن، آب و آتش در کنار هم، توازن زندگی را حفظ میکردند و جشن خزان نیز نمادی از این پیوستگی و همزیستی است.
زمان برگزاری جشن خزانروز
تاریخ دقیق برگزاری جشن خزانروز ممکن است در دورههای مختلف متفاوت بوده باشد، اما معمولاً همزمان با آغاز فصل پاییز، یعنی در حوالی اول مهرماه یا در تقویم قدیمیتر ایرانی، هنگام اعتدال پاییزی (تقریباً ۲۳ یا ۲۴ سپتامبر)، برگزار میشده است.
به نقل از ویکی پدیا :
گویا دو جشن تحت عنوان خزان برگزار میشد. جشن خزان نخستین و جشن خزان دوم. اولی در روز هشتم شهریور ماه و دومی روز اول مهر
این زمان در بسیاری از فرهنگها، نهتنها بهعنوان آغاز پاییز، بلکه بهعنوان یکی از نقاط مهم در تقویم کشاورزی شناخته میشود. در این دوره، برداشت برخی محصولات پایان یافته و زمین خود را برای دورهای از استراحت آماده میکند.
آیین ها و مراسم جشن خزان روز
روشن کردن آتش
افروختن آتش یکی از پررنگترین جلوههای آیینی جشن خزانروز است. این رسم نهتنها جنبهی نمادین دارد، بلکه فرصتی برای گردهمایی، شادی و انتقال احساس گرما در شبهای خنک پاییزی است. خانوادهها یا گروههای محلی در حیاط خانهها یا فضاهای طبیعی آتشی روشن میکنند و با نشستن دور آن، از نور و حرارت آن بهرهمند میشوند. بسیاری از مردم باور دارند که آتش، با خاصیت پاککنندگی خود، خستگیهای روحی را از بین میبرد و انرژی نو به انسان میبخشد.
پریدن از روی آتش یا خواندن اشعار حین سوختن شاخههای خشک، جزو مراسمی است که در برخی مناطق دیده میشود. این رفتارها همزمان با دعا برای سلامتی، برکت و رهایی از بدیها انجام میشود. آتش در شب خزان، علاوهبر یک عنصر فیزیکی، نقشی عاطفی و روانی نیز ایفا میکند؛ چرا که نورش، فضای جشن را معنویتر و گرمتر میسازد.
جشن آذرگان یکی از آیینهای باستانی ایران است که در روز نهم آذرماه، بهافتخار ایزد آذر و عنصر مقدس آتش برگزار میشود. این جشن نماد ستایش روشنایی، پاکی و عدالت است و ریشه در باورهای زرتشتی دارد. مردم با روشن کردن آتش، نیایش، نذر، و گردهمایی خانوادگی، این روز را گرامی میداشتند. آذرگان بازتابی از احترام ایرانیان به آتش بهعنوان واسطهای میان انسان و ایزدان و نماد معنوی روشنی و داوری است و امروزه نیز در میان زرتشتیان و علاقهمندان به فرهنگ ایرانی گاه برگزار میشود.
گردهمایی خانوادگی
یکی از مهمترین جلوههای جشن خزان، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی است. ایرانیان از دیرباز به آیینهای خانوادگی اهمیت میدادند و جشنها همواره فرصتی برای تقویت صمیمیت میان اعضای خانواده بودهاند. در شب خزانروز، افراد دور یکدیگر جمع میشوند، سفرهای ساده یا مفصل میگسترانند و لحظاتی سرشار از همدلی را سپری میکنند. حضور نسلهای مختلف در این مراسم، امکان انتقال فرهنگ، خاطرات و داستانهای گذشته را فراهم میسازد.
در چنین شبهایی، بزرگترها از خاطرات پاییزهای کودکیشان میگویند، جوانترها شعر میخوانند یا موسیقی مینوازند و کودکان با شادی و خنده در میان برگهای خشک بازی میکنند. همین ارتباطات خانوادگی، یکی از ریشههای ماندگار فرهنگ ایرانی است که در آیینهایی چون خزانروز، به بهترین شکل خود را نشان میدهد.
خوردن میوه ها و خوراکی های پاییزی
خوراکیها همواره بخش جداییناپذیری از جشنهای ایرانی بودهاند و جشن خزان نیز از این قاعده مستثنی نیست. سفرهی خزانروز معمولاً با میوههایی چون انار، خرمالو، به، سیب، و انگور تزئین میشود. این میوهها نهتنها خوشطعم و مغذیاند، بلکه هر یک با رنگ و شکل خاص خود، نمادی از پاییز و برکتاند. حضور خوراکیهای فصلی در این جشن، حس اتصال به زمین و فصل جاری را تقویت میکند.
غذاهای سنتی مانند خورش به، خوراک کدو، آش شلغم یا آش رشته نیز ممکن است در این شب پخته شوند. همچنین شیرینیهای خانگی، چای دارچینی و خوراکهای گرم با طعمهای پاییزی، گرمای خاصی به جشن میبخشند. هدف از تهیه این خوراکیها نهفقط لذت بردن از طعمها، بلکه ایجاد فضای مشارکتی و صمیمی در کنار خانواده است.
شعرخوانی و موسیقی
ادبیات فارسی، بهویژه اشعار مربوط به پاییز، بخشی از هویت فرهنگی جشن خزانروز را شکل میدهند. خواندن اشعاری از حافظ، نیما، فروغ یا سهراب، فضای جشن را شاعرانه و احساسی میسازد. مضامینی چون گذر زمان، دگرگونی طبیعت، تأمل درونی و عشق، در اشعار پاییزی بازتاب یافتهاند و همین باعث میشود شب خزان بهشکلی عرفانی و اندیشمندانه برگزار شود.
اجرای موسیقی سنتی، بهویژه با سازهایی مثل سهتار، سنتور یا نی، نیز در این شب متداول است. این موسیقیها با ریتمهای آرام و ملایم، هماهنگ با حال و هوای فصل پاییز، روح جشن را غنا میبخشند. برخی خانوادهها نیز ممکن است بهصورت گروهی ترانههای محلی یا آوازهای فولکلور پاییزی بخوانند که یادآور ریشههای قومی و محلی جشن است.
هدف از این نیایشها، طلب برکت، پاکی، روشنایی درونی، و حفاظت از بدیها و تاریکیهاست. بسیاری از شرکتکنندگان در این مراسم، هنگام نیایش، دستها را به سوی آتش بالا میبرند یا نگاه خود را به شعلهها میدوزند؛ چرا که معتقدند آتش، واسطهای میان انسان و جهان مینَوی است. این مراسم، لحظاتی آرام، تفکرانگیز و سرشار از حس احترام و فروتنی در برابر طبیعت و نیروهای کیهانی را فراهم میآورد. نیایش در تمامی جشن های باستان ایران از جمله جشن اردیبهشتگان وجود دارد.
گشت و گذار در طبیعت
پاییز یکی از زیباترین فصول طبیعت است و چه چیزی بهتر از آنکه جشن خزان را در دل همین زیبایی برگزار کنیم؟ بسیاری از خانوادهها در روز یا غروب جشن به دل طبیعت میروند. قدم زدن در کوهپایهها، جنگلها یا باغهای شهری، جمعآوری برگهای خشک، عکاسی از مناظر رنگارنگ و حتی نوشیدن چای در دل طبیعت، بخشی از این گشتوگذارهاست.
این ارتباط مستقیم با طبیعت، نهتنها از نظر جسمی نشاطآور است، بلکه باعث ارتقای سلامت روان و کاهش استرسهای زندگی شهری نیز میشود. تماشای برگهایی که زیر پا خشخش میکنند یا آسمان خاکستری پاییز، یادآور این است که حتی در گذر و پایان، زیبایی نهفتهای وجود دارد. جشن خزانروز در دل طبیعت، پیوندی دوباره میان انسان و زمین برقرار میسازد.
جشن خزان در دیگر فرهنگ ها
جشنهایی مشابه با خزانروز در فرهنگهای دیگر نیز ریشههای عمیق و کهنی دارند. جشن برداشت محصول (Harvest Festival) در بسیاری از کشورهای اروپایی، از جمله انگلستان، آلمان و فرانسه برگزار میشود. این جشنها معمولاً در اواخر تابستان یا اوایل پاییز، پس از برداشت محصولات کشاورزی برگزار میشوند و طی آن مردم با خوراکیهای فراوان، اجرای موسیقی محلی و رقصهای سنتی، از زمین و طبیعت سپاسگزاری میکنند. در این مراسم، نمادهایی مانند خوشههای گندم، کدو، میوههای خشک و نان بهوفور دیده میشوند که یادآور برکت زمین هستند.
جشن شکرگزاری (Thanksgiving) در ایالات متحده آمریکا و کانادا نیز با جشن خزانروز ایرانی شباهتهای فراوانی دارد. این جشن که در اواخر نوامبر در آمریکا و اوایل اکتبر در کانادا برگزار میشود، بهانهای است برای قدردانی از نعمات زندگی، گردهمایی خانواده و دوستان، و صرف یک وعده غذای ویژه شامل بوقلمون، پای کدو، سیبزمینی و کرنبری. هرچند ریشهی این جشن در تاریخ مهاجرت اروپاییها به قارهی آمریکا نهفته است، اما مضمون اصلی آن یعنی سپاسگزاری، نزدیکی به طبیعت و ارزشگذاری بر خانواده، با فلسفهی جشن خزانروز هماهنگ است.
در فرهنگ چینی، جشن معروف Mid-Autumn Festival (جشن نیمه پاییز) یکی از مهمترین آیینهای سنتی است که با ماه کامل و برداشت برنج و میوه همراه است. مردم در این جشن، کیک ماه میپزند، شمع روشن میکنند و در کنار خانواده به تماشای ماه مینشینند. این آیین، نمادی از اتحاد خانواده، تعادل، و ستایش زیبایی طبیعت است. در فرهنگ چینی نیز همچون ایرانی، پاییز فرصتی برای درنگ، شکرگزاری و تجدید پیوندهای انسانی است.
این شباهتها نشان میدهد که انسانها، صرفنظر از جغرافیا، همواره به طبیعت احترام گذاشتهاند و دگرگونی فصلها را با جشن و آیین گرامی داشتهاند. اشتراک در فلسفهی سپاسگزاری، توجه به خانواده، و لذت بردن از زیباییهای فصل، روح مشترک انسانها را در مواجهه با طبیعت نشان میدهد.
جشن بمو یکی از آیینهای کهن و طبیعتمحور مردم کردستان است که هر ساله با آغاز بهار و رویش گیاه خودرو و معطر «بمو» در دامنههای کوهستانی برگزار میشود. این جشن با ریشههای پیشااسلامی، نمادی از تجدید حیات، پیوند انسان با طبیعت، و تقویت روح جمعی و هویت فرهنگی محلیست. در آن، مردم با پوشیدن لباسهای سنتی، چیدن گیاه بمو، پخت غذاهای محلی، موسیقی و رقص کردی، و برافروختن آتش، به استقبال سال نو میروند. بمو نهتنها آیینی برای تجلیل از طبیعت، بلکه فرصتی برای انسجام اجتماعی، انتقال سنتها و احیای ارزشهای زیستبومی است که در دنیای مدرن، بیش از همیشه به آن نیاز داریم.
بازتاب پاییز و جشن خزان در ادب و هنر ایرانی
ادبیات فارسی سرشار از توصیفهای دلانگیز از پاییز است. شاعرانی چون حافظ، فروغ فرخزاد، نیما یوشیج، سهراب سپهری و سیمین بهبهانی، هر یک به گونهای این فصل را به تصویر کشیدهاند. پاییز، در کنار غم نهفتهاش، همواره با زیبایی، تأمل و عمق احساسی همراه بوده است.
نقاشیهای سنتی ایرانی نیز گاه با رنگهای پاییزی به تصویر درآمدهاند. همچنین موسیقی سنتی ایران، بهویژه دستگاه شور و نوا، حس و حال پاییزی را در خود دارد.
فردوسی در شاهنامه از جشن خزان چنین می گوید:
درختی که کردش برهنه خزان/ بهارش کند پر جواهر فَنَن
همچنین مولوی میفرماید:
ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان
ای باغبان هین گوش کن، ناله درختان نوش کن
نوحهکنان از هر طرف صد بیزبان صد بیزبان
حاصل درآمد زاغ غم در باغ و میکوبد قدم
پرسان به افسوس و ستم کو گلستان کو گلستان
کو سوسن و کو نسترن کو سرو و لاله و یاسمن
کو سبزپوشان چمن کو ارغوان کو ارغوان
جشن خزان روز در دوران معاصر
امروزه جشن خزانروز، مانند بسیاری از آیینهای کهن، تا حدی به فراموشی سپرده شده است. با این حال، در برخی مناطق ایران بهویژه روستاها و نواحی کوهستانی، آثاری از این آیین هنوز زنده است. همچنین، گروههایی از دوستداران فرهنگ ایرانی و پژوهشگران در سالهای اخیر تلاش کردهاند تا این جشنها را احیا کرده و به نسل جوان معرفی کنند.
افزایش آگاهی درباره میراث فرهنگی، احیای جشنهای فصلی و توجه به طبیعت میتواند باعث زنده شدن دوبارهی چنین آیینهایی شود.
جشن مهرگان، یکی از کهنترین آیینهای ایرانی با ریشههایی در دوران پیشاهخامنشی و باورهای زرتشتی است که در روز شانزدهم مهرماه برای بزرگداشت ایزد مهر، نماد خورشید، روشنایی، دوستی و عدالت برگزار میشود. این جشن با آداب ویژهای چون نیایش، روشن کردن آتش، پوشیدن لباسهای رنگارنگ، چیدن سفرهای شامل میوههای پاییزی، خوراکهای سنتی و اجرای موسیقی و رقص همراه است. عید مهرگان در ادبیات فارسی نیز جایگاهی رفیع دارد و امروزه همچنان در میان زرتشتیان ایران برگزار میشود. این آیین، نماد پیروزی نیکی بر بدی و فرصتی برای تجلیل از مهر و همبستگی انسانی است.
تفاوت جشن خزان با مهرگان
هرچند هر دو جشن خزانروز و مهرگان در فصل پاییز برگزار میشوند و بهنوعی با برداشت محصول و تغییر فصل در ارتباط هستند، اما از نظر فلسفه، تاریخچه و آیینها تفاوتهایی اساسی دارند. جشن مهرگان، یکی از چهار جشن بزرگ ایرانی است که در تقویم زرتشتی در روز مهر از ماه مهر (تقریباً ۱۰ مهرماه امروزی) برگزار میشود. این جشن با نام ایزد «مهر» در پیوند است و مفاهیمی چون مهر، عدالت، دادگری و پیروزی خیر بر شر در آن محوریت دارد. در حالی که جشن خزانروز، بیشتر به عنوان آیینی فصلی و طبیعتمحور برگزار میشود و فلسفه آن بر محور چرخهی طبیعت، دگرگونی و آرامش پاییزی استوار است.
از نظر آیینی نیز تفاوتهایی دیده میشود. در مهرگان، حضور عنصر آتش با شکوه و رسمیتر است و این جشن همراه با آداب ویژه مذهبی، سرودهای دینی و قربانی بوده است. اما در جشن خزانروز، آیینها صمیمیتر، مردمیتر و طبیعتمحورترند. در خزانروز، تمرکز بر برگریزان، میوههای پاییزی، شعرخوانی و دروننگری است، در حالی که مهرگان بیشتر جنبهی اجتماعی، آیینی و در برخی منابع، حتی سیاسی (مثلاً تاجگذاری یا برپایی دادگاه) داشته است. بنابراین، شناخت دقیق این دو جشن کمک میکند تا مرز میان آنها بهتر روشن شود و هرکدام در جایگاه خود پاس داشته شوند.
خزان در آیین زرتشتی
در متون زرتشتی، هر ماه و هر روز نام ایزدی خاص دارد و بر اساس همین نامها، جشنهایی چون نوروز، مهرگان، سده، آبانگان و غیره شکل گرفتهاند. با اینکه بهطور مستقیم جشن خزانروز به عنوان یک آیین مستقل در اوستا یا متون پهلوی ذکر نشده، اما روح طبیعتگرای آیین زرتشتی بهوضوح در آن دیده میشود. زرتشتیان به طبیعت، عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک، آتش) و گردش فصول احترام ویژهای قائل بودهاند و اعتقاد داشتند که هماهنگی با این عناصر، به تعادل روح و جسم انسان کمک میکند.
پاییز در نگاه زرتشتی، زمان استراحت زمین پس از فصل تلاش و برداشت است. در این دوره، انسان نیز باید به آرامش درونی، تفکر، و بازنگری بپردازد. این دیدگاه با فلسفهی جشن خزانروز همراستا است. برخی منابع غیررسمی زرتشتی به برگزاری آیینهایی با محوریت قدردانی از زمین و طبیعت در پاییز اشاره کردهاند که هرچند به نام خاصی ثبت نشده، اما میتواند ریشهی محلی و باستانی جشنهایی چون خزانروز باشد. در این آیینها، احترام به درختان، گردآوری برگهای ریختهشده، نیایش برای پایداری زمین و دوری از اسراف، از عناصر کلیدی بودهاند.
نقش زنان در برگزاری جشن خزان
در فرهنگ سنتی ایرانی، زنان همواره نقش مهمی در آیینهای خانوادگی و جشنها ایفا کردهاند. جشن خزانروز نیز از این قاعده مستثنی نیست. از تدارک سفرهی آیینی گرفته تا آمادهسازی غذاهای فصلی و تزئین خانه با برگها و میوههای رنگارنگ پاییزی، اغلب بر عهدهی بانوان خانواده بوده است. آنها با دقت و سلیقه، فضا را برای شادی و دورهمی خانوادگی آماده میکردند و این فعالیتها نهتنها جنبهی اجرایی داشت، بلکه نوعی انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر محسوب میشد.
افزون بر آن، زنان اغلب نگهبانان شعر، داستان و ترانههای محلی نیز بودند. در شبهای پاییزی و در مراسمی مانند خزانروز، مادربزرگها و مادران با روایت داستانهای قدیمی، خواندن اشعار فولکلور و حتی اجرای آوازهای سنتی، نقش اصلی در حفظ روح آیینی جشن ایفا میکردند. نقش تربیتی زنان در آموزش ارزشهای اخلاقی، احترام به طبیعت و سپاسگزاری از زمین، در دل چنین جشنهایی پررنگتر میشد و همین باعث تداوم آیینهای فرهنگی در بستر خانواده میگردید.
جشن بهمنگان، یکی از کهنترین آیینهای ایرانی و زرتشتی، در دوم بهمنماه (بهمنروز از ماه بهمن) برگزار میشود و به پاسداشت اندیشه نیک، خرد الهی و مهربانی با حیوانات اختصاص دارد. این جشن که به امشاسپند وهومنه (بهمن) مربوط است، با آیینهایی چون پخت آش گیاهی بهمنگان، پرهیز از خشونت و مصرف گوشت، دید و بازدید، پهن کردن سفرهای نمادین، نیایشهای گروهی و کمک به حیوانات برگزار میشود. فلسفهی اصلی بهمنگان، تأکید بر منش نیک، همزیستی با طبیعت، اخلاقمداری و صلحطلبی است؛ آموزههایی که در جهان امروز همچنان الهامبخش و کاربردیاند.
خزان در روان شناسی و حالات روحی
پاییز، فصلی است که اغلب با احساسی از آرامش، تفکر و گاهی اندوه همراه است. کاهش ساعتهای روشنایی روز، ریزش برگها و تغییر رنگ طبیعت ممکن است در برخی افراد احساس غم، دلتنگی یا حتی افسردگی فصلی (SAD) ایجاد کند. روانشناسان این پدیده را به کاهش نور خورشید و تأثیر آن بر هورمونهای تنظیمکنندهی خلق و خواب مانند سروتونین و ملاتونین نسبت میدهند. به همین دلیل، بسیاری از افراد در پاییز دچار نوعی بیحوصلگی، کاهش انرژی یا احساس نوستالژی میشوند.
اما برگزاری جشنهای باستانی مانند خزان روز میتواند نقش مثبتی در مقابله با این حالات ایفا کند. آیینهای جمعی، گردهمایی خانوادگی، فعالیت در طبیعت، خوردن غذاهای فصلی و تجربهی زیباییهای پاییز، همگی میتوانند خلقوخو را بهبود بخشیده و حس تعلق و شادی ایجاد کنند. از نظر روانشناختی، حضور در مراسمی که با موسیقی، شعر و رنگهای گرم همراه است، موجب ترشح هورمونهای شادیآور شده و ذهن را از افکار منفی دور میسازد. به همین دلیل، خزانروز نهتنها یک آیین سنتی، بلکه ابزاری طبیعی برای سلامت روان نیز به شمار میآید.
چگونه امروز جشن خزان روز را احیا کنیم؟
در دنیای پرمشغلهی امروزی، بازگشت به آیینهای کهن فرصتی است برای آشتی با طبیعت، بازنگری در زندگی و تقویت پیوندهای انسانی. احیای جشن خزانروز میتواند با اقدامات ساده اما معناداری صورت بگیرد. خانوادهها میتوانند در یک روز پاییزی مشخص، سفری کوتاه به دل طبیعت داشته باشند، برگهای رنگارنگ جمع کنند، غذاهای سنتی بپزند و کنار هم شعر بخوانند. مدارس نیز میتوانند با برگزاری برنامههای فرهنگی، آشنایی با این آیینها را در میان کودکان و نوجوانان ترویج دهند. حتی در سطح شهرها، شهرداریها میتوانند جشنوارههای پاییزی با محوریت خزان برگزار کنند.
در فضای مجازی نیز میتوان با تولید محتوای آموزشی، انتشار عکسها و ویدیوهای پاییزی، معرفی شعرها و داستانهای مرتبط با خزان، این جشن را زنده نگه داشت. راهاندازی چالشهایی مانند «یک عکس از پاییز من» یا «سفرهی خزان شما چگونه است؟» در شبکههای اجتماعی، مشارکت عمومی را افزایش میدهد. نکتهی مهم این است که هدف از احیای جشن خزانروز، فقط بازسازی یک رسم نیست، بلکه احیای سبک زندگیای است که در آن طبیعت، آرامش، اندیشه و همدلی جایگاه اصلی دارند.
جشن امردادگان که در روز هفتم از ماه امرداد برگزار میشود، یکی از آیینهای باستانی در تقویم زرتشتی است؛ روزی که در آن نام روز و ماه یکی شده و به همین مناسبت، به بزرگداشت امشاسپند امرداد اختصاص دارد. واژه امرداد که ریشه در «امرتات» اوستایی دارد، به معنای بیمرگی و جاودانگی است؛ مفهومی که در دل فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد و نشاندهنده پیوند عمیق با طبیعت، سرسبزی و زندگی پایدار است.
جمعبندی
جشن خزانروز، فرصتی است برای تأمل، سپاسگزاری، نزدیکی به طبیعت و احیای پیوندهای خانوادگی. بازشناسی این جشن و دیگر آیینهای فصلی ایرانی، میتواند موجب غنای فرهنگی، تقویت هویت ملی و افزایش نشاط اجتماعی شود.
در دنیای پرسرعت امروز، نیاز به توقف، نگریستن به طبیعت و قدردانی از زیباییهای آن بیش از گذشته احساس میشود. چه چیزی بهتر از جشن خزان، که در اوج رنگها و در میانهی آرامش، ما را به درنگ و شادمانی دعوت میکند؟
سوالات متداول
- جشن خزانروز چه زمانی برگزار میشود؟
جشن خزانروز معمولاً در حوالی اول مهرماه یا در زمان اعتدال پاییزی (تقریباً ۲۳ یا ۲۴ سپتامبر) برگزار میشود. این زمان بهعنوان آغاز فصل پاییز در فرهنگ ایرانی شناخته میشود.
- آیینهای اصلی جشن خزانروز شامل چه مواردی هستند؟
آیینهای جشن خزانروز شامل روشن کردن آتش، گردهمایی خانوادگی، خوردن میوهها و خوراکیهای پاییزی، شعرخوانی و موسیقی است. این مراسم به تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی کمک میکند.
- جشن خزانروز چه نمادهایی دارد؟
جشن خزانروز نمادهایی چون برگهای رنگارنگ پاییزی، میوههای برداشت شده (مانند انار و خرمالو)، آتش و آب دارد. هر یک از این نمادها پیامهایی دربارهی تغییر، پذیرش و سپاسگزاری از طبیعت را منتقل میکند.
- چگونه میتوان جشن خزانروز را در دنیای مدرن احیا کرد؟
احیای جشن خزانروز میتواند با برگزاری برنامههای فرهنگی، گشتوگذار در طبیعت، تهیه غذاهای سنتی، و استفاده از فضای مجازی برای آگاهیرسانی و اشتراکگذاری تجربیات پاییزی صورت گیرد.
- تفاوت جشن خزانروز با دیگر جشنهای پاییزی مانند مهرگان چیست؟
جشن خزانروز بیشتر بهعنوان یک آیین فصلی و طبیعتمحور برگزار میشود و بر محور چرخهی طبیعت و آرامش پاییزی استوار است، در حالی که مهرگان بهعنوان یکی از چهار جشن بزرگ ایرانی با مفاهیم مذهبی و اجتماعی مرتبط است و بیشتر جنبهای رسمی و آیینی دارد.












